اسمتو چی بذاریم
ســـــــــــــلام به گل پســــــــــــــــمل مامان مامان قربون اون چشای نازت بره که برا دیدنش لحظه شماری میکنم عزیزم این روزا دغدغه ی ذهنی من بابایی شده پیدا کردن یه اسم قشنگ و با معنی برای تو امید زندگی مون، خیلی کار سختیه عزیزم کاش خودت میتونستی کمکمون کنی از خاله ها و عموهایی که لطف می کنن به وبلاگ پسملم سر میزنن خواهش میکنم که تو این مورد کمکم کنن اسمهایی با معنی و قشنگ رو بهم معرفی کنن میسیییییییییییییی از همتون یه عالمه دوستتون دارمممممممممممم ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
0:14
جیگر مامان یه پسمله شیطونه
ســـــــــــــلام به جیگـــــــــــــــــــــــر مامان عجیجم دیروز رفتیم سنوگرافی بالاخره جنسیت مشخص شد تو یه پســـمل نازیییییی الهی مامان قلبونت برههههههههههههه دیروز خانوم دکتر همه قسمتهای بدنتو به بابات نشون داد من نمیتونستم ببینم بازوهاتو، پاهاتو، دنده هاتو، همه جاتو ........... ای شیطون وقتی بابات بهت نیگاه میکرد پاتو بالا آوردی بابایی کف پاتو دید الهای فدای اون پاهای اوشگلت برممممممممممم راستی بابایی 2تا سی دی برات خریده پر آهنگ شاد کودکانه وقتی آهنگا رو برات میذارم وول میخوری عجـــــــــــــــیجــــــــــــم مع...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
22:48
خدایا ازت ممنونم
یه سلام زیبــــــــــــــــــــا به بهـــــــــــــونه زندگی ام الهی مامان قربونت بره، چرا مامانو ترسوندنی دیگه از این کارا نکن تا مرز دیونگی رفتم عزیزم . دیشب از دلدرد اصلا نتونستم بخوابم بابای طفلک هم همش بیدار بود نزدیک یک ساعت خوابم برد فکر کنم باباتم اون وقت خوابید بازم از درد بیدار شدم دیدیم بابای گلت خوابه سرو صدا نکردم که بخوابه اخه خیلی خسته بود. عزیز مامان نزدیکای ساعت 5 صبح بود که خیلی نگران شدم چون هنوز حرکت نمیکردی دیگه نتونستم تحمل بیارم اروم گریه میکردم که بابایی بیدار شد گفت بریم بیمارستان رفتیم اما گفتن دستگاه نداریم صدای قلبشو بشنویم رفتیم ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
9:39
فدات بشـــــــــــــــم
عزیز مامان ببین ساعت چنده؟ 12:05 نیمه شب هستش امروز یعنی دیروز جمعه بود از ظهر دلدرد شدید گرفتم خیلی درد داشتم البته الانم دارم ، آخری طاقت نیاوردم رفتم اورژانس چون نگرانت بودم میتونم دردو تحمل کنم اما برای تو نگرانم به خانوم دکتر گفتم از غروب تکون نخوردی با توجه به شرایطم گفت خوب میشی مشکلی نیست یه آمپول برام نوشت گفت اگه خوب نشدی و نی نی تکون نخورد فردا بیا ای شیطون مامان میخواستم امپول بزنم یه اوچلو تکون خوردی نی نی من که از امپول نمیترسه درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عزیز مامان، الهـــــــــــــــی قربونت برم برام تکون بخور مامانو از نگرانی در آر بابا هم نگرانه اما همش میگه نی نی ما قویه الان خوابه مطمئنم حالش خوبه ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
0:27
21 هفته
سلام به جیگر مامان خوبی مامانی ؟؟؟؟؟ مامان فدات بشه ببخشی که چن وقته برات ننوشتم اخه اینترنتم قطع بود عجیجه مامان تو الان 20 هفته و دو روز داری الهی مامان قربونت بره که بزرگ شدنت حس میکنم دیگه حسابی برا خودت بزرگ شدی حسابی وول میخوری به مامانی لگد میزنی منم برات ذوق میکنمممممممممم عزیزه دل مامان، تو شدی همه کس مامان و بابا هر لحظه از تو حرف میزنیم برات برنامه بریزی میکنیم برات ذوق می کنیم. و از خدای بزرگ ممنونیممممم که...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
21:23
بازم صدای قلبت
سلام فندوق مامان عزیزمممممممممم امروز رفتم مرکز بهداشت برا تست سلامتیت خانوم دکتر صدای قلبتو برام گذاشت فدای اون تالاپ تولوپ قلبت برم چقدر تند تند میزد 138 تا بود عزیزمممممممممم فدای قلبت بشم عشق مامانی برا مامان نگران نشی آخه دکتر گفت پلاکت خونم پایینه همین که تو سالمی خدارو شکر میکنم مامان قویه حتما خوب میشههههههه ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
12:53
مامان فدای پاهای اووچولوت بشه
سلام عزیزدل مامانیییییییییییی اینم یه ســــــــــــلام خوشگل برا نی نی نازممممممم حالا میخوام یه عکسی رو برات بذارم که وقتی دیدمش از خوشحالی کلی ذوق کردم و باباتو صدا کردم که اونم ببینه الهــــــــــــــی چه نی نی نازی دلم میخواد زودتر بیایی تا از اون پاهای اوشگلت عکس بگیـــــــــــــرم مامان قربون اون پاهای نازت بره امروز هم به شیکم مامان چن تا لگد اوچولو زدی ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
20:10
کارت پستال های زیبا برای نی نی زیبایم
بهترینم برات چند تا کارت پستال زیبا میذارم امیدوارم دوس داشته باشی تقــــــــــــــــــــدیم به عشــــــــق مامان واینم یه کارت پستال مخصوصی خیلی خرس ملوسیه دوسش دارمممممممم عجیجه مامان بازم برات کارت پستال میذارم هزارتا میبوسمت ...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
13:59
دوست دارم بهترینم
سلام فرشته ی مامان سلام فرمانروای قلب مامان بالاخره امروز به شیکم مامان لگد زدیییییییی الهی مامان بهارت فدات بشههههههه امروز اولین روزی بود بهم لگد زدی البته لگدات اروم بود اما خیلی برات ذوق کردمممممممم سر کلاس که برگه بچه ها رو امضا می کردم یکم تکون خوردی ناخوداگاه لبخند زدم و ذوق کردم گفتم الان شاگردام میگن دبیرمون چشه که میخنده عسل مامانیییی امروز برام فراموش نشدنیه چون خیلی بیشتر از روزهای دیگه حست کردم مهمتر از همه اینکه لگدهم زدی و مطمئن شدم که سالمی الان هم که دارم مینویسم یه حرکت...
نویسنده :
بهــــــــــــــار
1:01